فواید و اهمیت دویدن (قسمت اول)
این موضوع در چهار قسمت بحث شده است که می توانید قسمت دو . سه . چهار آن را اینجا و خلاصه تمامی بخش ها را در این مطلب پیدا کنید. حال بگذارید بدون هیچ مقدمه ای سراصل مطلب رفته و این مقاله جذاب و طولانی را با تاریخچه دویدن آغاز کنیم:
آنچه در این مقاله میخوانید :
تاریخچه دویدن
*برگرفته از راهنمای مقدماتی دویدن اثری از یان مک نیل و انجمن پزشکی ورزش بریتیش کلمبیا، مترجم: آرش حسینیان
تنها تا همین چند دهه پیش به دویدن به عنوان ورزش افراد خاص و عجیب وغریب نگریسته می شد. افراد کمی برای آن مزایای سلامتی قائل بودند. امروز نیز با اینکه به طور گسترده پذیرفته شده که افرادی با آمادگی بدنی بالاتر سالم تر نیز هستند و بیشتر عمر می کنند، اما گویا لازم بوده تا برای نشان دادن همین موضوع نیز تحقیقات گسترده ای صورت بگیرد. یکی از اولین کسانی که در مورد رابطه ی بین آمادگی بدنی و سلامت دست به پژوهش زد محقق بریتانیایی جی.ان. موریس بود.
او در سال 1960، به مطالعه ی میزان ابتلا به بیماری های مختلف در بین کنترل کنندگان بلیط در سازمان اتوبوسرانی و همینطور رانندگان اتوبوس های لندن پرداخت، و تحقیق مشابهی نیز در مورد پستچی ها و همکاران شان که در اداره ی پست کار دفتری داشتند انجام داد. او متوجه شد که کنترل کنندگان بلیت و پستچی هایی که پیوسته در حال حرکت بودند، در مقایسه با رانندگان بی تحرک و کارمندان دفتری اداره ی پست کمتر دچار حملات قلبی می شوند. علاوه بر این، حتی هنگامی که کنترل کنندگان بلیت و پستچی ها به حمله ی قلبی دچار می شدند غالباً زنده می ماندند، در حالیکه رانندگان و کارمندان دفتری غالباً جان خود را بر اثر این بیماری ها از دست می دادند!
یک محقق آمریکایی به نام رالف پافنبرگر نیز در سال 1968 تحقیقی مشابه انجام داد ،و به مقایسه ی میزان سلامت نامه رسانان و کارمندان دفتری اداره ی پست پرداخت. او نیز به نتایج مشابهی رسید: هرچه کارگران از نظر بدنی آماده تر بودند به مدت بیشتری عمر می کردند. اما یک پرسش مهم همچنان باقی ماند: چرا؟ برای پاسخ دادن به این پرسش نیاز است تا قدری در مورد نحوه ی عملکرد بدن انسان بدانید و اگر ما برای داشتن تحرک و آمادگی جسمانی دویدن را انتخاب کرده باشیم مهمترین علت مسئله را می توان در موارد زیر دانست:
1) اهمیت اکسیژن
هر سلول زنده در بدن انسان، به منبع مداومی از اکسیژن نیاز دارد. اکسیژن از طریق شش ها وارد جریان خون می شود، سپس از طریق سیستم رگ های خونی به سرتاسر بدن منتقل می شود. بخش زیادی از سیستم رگ های خونی همان سیاهرگ ها و سرخرگ ها هستند و کوچک ترین بخش های این سیستم را نیز مویرگ ها تشکیل می دهند.
متاسفانه، مردم در دنیای غرب نه تنها بی تحرک هستند، بلکه غالباً از رژیم هایی غذایی بسیار پرچرب نیز استفاده می کنند. این چربی وارد جریان خون می شود و در دیواره ی سرخرگ ها به شکل لخته هایی به نام «پلاک» ساکن می شود. این پلاک ها با گذر زمان و در روندی تدریجی شکل می گیرند، و سرانجام مسیر حرکت خون اکسیژن دار را به اندام های بزرگ نظیر قلب، مغز و همینطور ماهیچه ها مسدود می کنند.
اگر مقدار کافی اکسیژن به قلب نرسد، نتیجه می تواند آنژین صدری (درد قفسه ی سینه بر اثر نرسیدن خون به ماهیچه های قلب) باشد .در جریان آنژین -که می تواند بسیار دردناک باشد- قلب به طور آنی و زودگذر دچار حمله می شود اما وقتی دوباره به آن اکسیژن برسد نیروی حرکتی خود را باز می یابد. اما اگر جریان اکسیژن برای مدتی طولانی تر قطع شود، نتیجه اش «آنفارکتوس میوکاردیال» یا همان «حمله ی قلبی» خواهد بود.
یک اتفاق دیگر که در نتیجه ی ضعیف بودن جریان خون می تواند رخ دهد بند آمدن مسیر انتقال خون به مغز است که منجر به سکته ی مغزی می شود. با یک سکته ی خفیف، تنها آن قسمت هایی از مغز که از اکسیژن محروم شده اند می میرند، که نتیجه اش غالباً فلج موضعی یا از دست دادن کارکردهای مختلف است. اما یک سکته ی گسترده تر می تواند باعث مرگ شود. ماهیچه های ما همچنین برای تقریباً تمامی کارهایی که انجام می دهند به اکسیژن نیاز دارند. به طور کلی، هرچه فرد در حال انجام فعالیت دشوارتری باشد، ماهیچه ها به اکسیژن بیشتری نیاز دارند.
اما برای انجام فعالیت های ناگهانی نظیر انرژی مورد نیاز برای دویدن و فرار از دست یک خرس گریزلی تقریباً نیازی به اکسیژن نیست! دلیلش این است که بدن، برای تولید انرژی بیش از یک روش در اختیار دارد.
جک بیش از 35 سال است که می دود. در سالهای ابتدایی، او بیش از همه به عنوان یک بازیکن حرفهای فوتبال فعالیت میکرد و دویدن به نظرش یک روش عالی برای تقویت استقامتش بود. در آن دهه ها، انجام چنین حرکتی چندان متداول نبود. وی می گوید: “ما مطمئناً تنها کسانی بودیم که مسافتهای طولانی می دویدیم” و ادامه می دهد: “مردم به سمت ما بطریهای نوشابه پرتاب میکردند و سعی می کردند ما را از جاده بیرون برانند.”
او در اولین ماراتن ونکوور شرکت کرد و یکی از تنها 32 نفر فرد شجاع، یا شاید به قول بعضیها در آن دوران به قدر کافی احمق بود که چنین کاری بکند. سرانجام رویاهای او در زمین فوتبال به پایان رسید اما عشقش به دویدن برجا ماند. امروز، با اینکه جک به عنوان یک پزشک ورزشی و یکی از مدیران یک مرکز پزشکی ورزشی دانشگاهی سرش بسیار شلوغ است اما همچنان حتی فکرش را هم نمیتواند بکند که یک هفته را بدون دویدن سپری کند. او هم اکنون 53 سال دارد و برنامه اش این است که دست کم هر هفته به دویدن ادامه دهد. او تخمین میزند که تا به اینجا بیش از 34 هزار مایل (144 هزار کیلومتر)دویده است و در بیش از 64 ماراتن شرکت کرده است و همچنان نیز با قدرت در حال دویدن است. به راستی او عاشق دویدن است!
2) سیستم های هوازی و بی هوازی
اصطلاح «هوازی» یعنی «در حضور اکسیژن». وقتی شما در حال راه رفتن، نشستن، خوابیدن، خوردن، تماشای تلویزیون یا خواندن کتاب یا مشغول ورزش (البته نه همه ی ورزش ها) هستید بدن تان در حال فعالیت به روش هوازی است.
هنگامی که بدن تان به طور هوازی عمل می کند طوری انرژی تولید می کند که قادرید برای مدتی طولانی آن فعالیت را انجام دهید. در ساده ترین عبارت، تولید انرژی به روش هوازی به شرایطی گفته می شود که طی آن، هوایی که تنفس می کنید با غذایی که خورده اید ترکیب شود و از این طریق، انرژی لازم برای عملکرد ماهیچه ها فراهم شود. (این حالت، شبیه به حالتی است که گاز و هوا با یکدیگر ترکیب می شوند تا موتور اتوموبیل به حرکت درآید.)
اما گاهی بدن شما درگیر فعالیت های شدید و سریع می شود (برای مثال، دویدن برای کمک به شما در گریز از موقعیت های خطرناک ناگهانی.) مثلاً وقتی به ناگهان خود را بین یک خرس و توله اش می یابید!! در این حالت، برای اینکه هرگونه شانسی برای فرار داشته باشید، بایستی تقریباً در لحظه انرژی فراوانی خرج کنید. این زمانی است که سیستم «بی هوازی» شما وارد عمل می شود. همانطور که از نام این سیستم پیداست، بی هوازی یعنی «در غیاب اکسیژن».
بر خلاف سیستم هوازی (که برای تولید انرژی نیازمند اکسیژن است) سیستم بی هوازی، از سوختی که در ماهیچه ها ذخیره شده است استفاده می کند.
در طول شبانه روز، بدن شما انرژی مورد نیازش را از ترکیبی از منابع هوازی و بی هوازی تامین می کند.
هرچه یک فعالیت شدیدتر باشد و هرچه نیاز بدن به اکسیژن، بیشتر از توانایی شما برای تامینش باشد، بدن تان بیشتر به حالت بی هوازی کار می کند. به این دلیل است که وقتی درگیر فعالیت شدید هستید، سرعت تنفس تان شتاب می گیرد: زیرا بدن تان در تلاش است تا اکسیژن بیشتری به درون بکشد و همچنان در حالت هوازی به فعالیت ادامه دهد.
با ما همراه باشید و ادامه این مطلب جذاب را در قسمت دوم (اینجا کلیک کنید) بخوانید.